بلوای مسجد گوهرشاد را و تودهانی که روحانیت و قشر واپسگرا در جریان آن لوطیبازی از دولت مدرن دریافت کرد باید فراتر از کشمکشی دربارۀ تغییر لباس دید. رویکرد «رضاخانی» به مدرنیته نادرستیهایی داشت. اما راستی آن است که نهاد روحانیت در سراسر سدۀ ۱۹ سد راه اصلی مدرنسازی ایران شده بود.
لزوم برخورد دولت با دستاندازیهای این قشر به مسائلی که آگاهی از آن نداشتند سالها پیش از آنکه اصلاً رضاشاهی زاده شده باشد احساس میشد. برای نمونه امینالدوله که مدت کوتاهی در دوران مظفرالدینشاه صدراعظم بود و شخصیت کموبیش مترقی شناخته میشد در خاطرات خود پیوسته و با تعابیر..
۲/
...تند به آنان میتازد. در نهایت نیز آشتیانی یک عامل اساسی برکناری او از منصب صدارت شد.
از همین داستان لغو امتیاز تنباکو که امینالدوله در این بخش از خاطرات به آن اشاره کرده است در ذهن ما یک حماسه ساختهاند، حال آنکه افتضاحی به تمام معنا بود. داستان آن رویداد جداست اما...
۳/
...آنچه به کار فهم رویداد گوهرشاد میآید آن است که لغو امتیاز تنباکو یک پیروزی مهم نهاد روحانیت بر دولت قاجار بود و بسیار به اجر و قرب آنان افزود. جالب آنکه ناصرالدینشاه هم در دستخطی که برای میرزای آشتیانی فرستاد میگوید «میخواهید مسند خود را به این واسطه رونقی بدهید»!
۴/
البته کشمکش میان روحانیت و دولت در تاریخ ایران پیشینهای بس درازتر دارد. به گمانم برای درک ژرفتر آن حتی تا دورۀ ساسانی باید به عقب برگشت. چنین کشمکش و توازن قوایی را در تاریخ اروپا تنها عصر موسوم به مطلقهگرایی (Absolutism) مییابیم و در چین دولت به طور کامل چیره بوده است.
۵/
این را میتوان به عنوان مثال نقضی برای نظریۀ «استبداد شرقی» هم طرح کرد. ویتفوگل که نظریهپرداز اصلی آن شناخته میشود متخصص چین بود و شواهد خود را بیشتر از تاریخ آن تمدن گرد آورده بود، و چنانکه گفتم در چین نهاد دینی که بتواند با دولت وارد کشمکش شود وجود نداشت.
۶/
«اجرای حدود» یکی از پایههای نیرومندی روحانیت به شمار میرفت و محاکم شرعی - که در همان خانه یا محل درس مجتهدان شهر برقرار میشد - این کار را حتی در برهههایی که دولت از ثبات برخوردار بود انجام میدادند.
برای نمونه دورۀ فتحعلیشاه دورۀ تثبیت دولت قاجاریه بود و اگر عمر کوتاه...
۷/
...دو دودمان پیشین افشار و زند را با عمر به نسبت بلندتر قاجار مقایسه کنیم در مییابیم که بر خلاف تصویری که امروز از این پادشاه ساخته شده است در این کار موفق بود. میخواهم بگویم در آن زمان دولت قاجار بر خلاف چند دهۀ پایانی عمر خود هنوز دارای اقتدار بود. اما این اقتدار مانع...
۸/
...نمیشد که کسی مانند محمدباقر شفتی رشتی در اصفهان با باجگیری از اشراف ثروت کلان بیاندوزد و صرف ساخت مسجدی باشکوه کند که تا امروز پابرجا مانده است. میدانیم که شکوه بناها و معماری آنها یک نشانۀ قدرت اقتصادی و سیاسی بانی آن به شمار میرود. در ایتالیای دوران رنسانس بازرگانان..
۹/
...برای خود ویلاهای باشکوهی میساختند که از ساختمانهای دولتی بزرگتر بودند و شماری از آنها تا امروز باقی ماندهاند.
گفته میشود در نزدیکی خانۀ شفتی گورستانی را به کشتههای او که زیر عنوان «اجرای حدود» به قتل میرساند اختصاص داده بودند! این کار با شدت و ضعف متفاوت در تمام...
۱۰/
...شهرها جریان داشت. طلبههایی که گرد یک مجتهد را در شهرها میگرفتند بازوی اجرایی احکام او بودند. اگر مجتهد از آن دسته بود که به اجرای حدود در دوران غیبت باور داشتند طلبههای اطراف او افرادی را مثلاً به جرم شرب خمر میگرفتند و به زور تا خانۀ مجتهد میبردند و به حکم او حد...
۱۱/
...جاری میکردند. اجرای حدود ابزاری برای برتریجویی و ابراز اعلمیت مجتهدین یک شهر نسبت به یکدیگر هم بود و گاهی کار به رقابتهای مضحک میان آنان میکشید. دستکم در آغاز مشروطه نقش رقابتها و همچشمیهای مجتهدین تهران با یکدیگر (به ویژه نوری و بهبهانی) در شکلگیری اعتراضات...
۱۲/
...بسیار پررنگ بود. اگر از انگشتشمار روحانیون مانند طباطبایی صرفنظر کنیم باقی نه میدانستند مشروطیت چیست و نه مشروطیت با منافع صنف آنان سازگاری داشت. راستی آن است که در آغاز هم دولتیان و هم روحانیون کشمکش را در چهارچوب همان دعوای کهن دین و دولت در مییافتند. بخشی از...
۱۳/
...پایداری دولتیان با خواستههای مشروطهخواهان به همین دلیل بود. به ویژه پس از رویداد رژی میدان عمل برای مجتهدین فراختر شده بود. اساساً یکی از انگیزههای شاه از برکشیدن عینالدوله به صدارت رویارویی با این توان فزاینده بود.
[بخشی از گفتوگوی دولتآبادی با علاالدوله حاکم تهران]
۱۴/
آنها که به درک نسبی از معنای مشروطه و پیامدهای آن رسیده بودند انگشتشمار بودند. مطالبۀ عدالتخانه و مجلس در آن برهه نیروی اجتماعی موثری را گرد خود بسیج نمیکرد. بنابراین کسانی مانند دولتآبادی کوشیدند از پتانسیل نهاد روحانیت که آن را از رویداد رژی شناخته بودند بهره ببرند.
۱۵/
اگر بخواهم یک جدایی اساسی میان مجلس نخست و مجلس دوم که پس از گشودن تهران و برکناری محمدعلیشاه برپا شد بر شمارم این است: مجلس نخست متکی به نیروی روحانیت بود و مجلس دوم به نیروی عشایر بختیاری و مجاهدین مسلح تبریز و گیلان و قفقاز؛ در مجلس نخست شهرها دست بالا را داشتند و آن...
۱۶/
...زمان در شهرها ملایان هژمون داشتند. در مجلس دوم کسانی دست بالا را یافتند که بر خلاف شهرنشینان چندان ارجی به ملایان نمیگذاشتند. حتی در کشمکشهای بعدی مشروطهخواهان معتدل و رادیکال برای نمونه ستارخان که خاستگاه شهری داشت (هرچند آن زمان تبریز از تهران «سکولارتر» بود) به...
۱۷/
...سمت معتدلها که مذهبیتر بودند گرایش پیدا کرد، و در مقابل حیدرخان عمواوغلی که از جمله نخستین سوسیالیستهای ایرانی بود و یپرم خان هوادار رادیکالها شدند. رویداد پارک اتابک تهران داستانی جدا دارد. مقصودم در اینجا آن است که بگویم به جز دولت که در آن زمان به تمامی ناتوان شده..
۱۸/
...بود دو نیروی مؤثر در ایران حضور داشتند: روحانیت و عشایر.
روحانیت در همان جریان رویدادهای مشروطه ضربه خورده بود و تا حد زیادی از سیاست کناره گرفتند. تنها در قضیه جمهوریخواهی مدرس (که بر خلاف تبلیغات رایج ج.ا. به دین سیاسی باور نداشت) از نیروی بازار و مذهب بهره برد و...
۱۹/
...و یک پیروزی در برابر سردارسپه به دست آورد. عشایر هم از ۱۳۰۰ به بعد - گاه با خشونت بسیار - به دست دولت سرکوب شدند و دولت یگانه نیروی مؤثر در جامعۀ ایران شد؛ بدون آنکه نهادهایی همچون مجلس یا سندیکاها، صنفها و احزاب مستقل از دولت جا بیفتند و ارجی همسنگ با روحانیت پیدا کنند.
۲۰/
این را که پادشاه مملکت شبانه از تهران راه بیفتد به طرف قم تا ملایی را (آیتالله بافقی) در حرم زیر مشت و لگد بگیرد، گذشته از شخصیت ویژۀ رضاشاه باید در پرتو چنین تاریخچهای توجیه کرد.
اندکی پیش از آن عدهای از ملایان در اعتراض به سربازگیری از میان طبقات شهری چند ماه در قم...
۲۱/
...بست نشستند که هرچند در نهایت بینتیجه ماند و نورالله نجفی اصفهانی مجتهد نیرومند اصفهان در همان بست مرد، اما دولت دست به سرکوب مستقیم نزد و کوشید با وعدههایی که قصد اجرای آنها را نداشت ماجرا را مدیریت کند.
رویداد گوهرشاد پاسخ دولت به واپسین تلاش روحانیت در دورۀ رضاشاه...
۲۲/
...برای اثرگذاری بر روندهای اجتماعی بود. بلوا پیش از مشهد در ۱۳۱۳ و در شیراز آغاز شده بود. زمانی که چند دختر دبیرستانی در مراسمی بدون حجاب در برابر وزیر معارف حاضر شدند صدای اعتراض بلند شد. بنگرید که آن زمان هنوز بحث قانون «کشف حجاب» نبود و دولت تنها تابوشکنی میکرد. الگوی...
۲۳/
...بلوا دقیقاً مانند دورۀ قاجاریه بود اما این بار بر خلاف آن دوره دولت جسارت بازداشت ملایان مهم در شهرها را داشت. پس از اعتراضات شیراز شهربانی سید حسامالدین فالی را بازداشت و به تبعید فرستاد و با چند اعتراض دیگر به همینگونه رفتار کرد. در مشهد آنگاه که سنبۀ دولت را پر زور...
۲۴/
...یافتند آیتالله قمی را برای گفتوگو به تهران فرستادند که نرسیده به شهر بازداشت و روانۀ عتباتش کردند. این قمی همان است که بیدرنگ پس از سرنگونی رضاشاه از سوی محمدرضاشاه به ایران دعوت شد و تمام «شروط» او برای بازگشت را نیز پذیرفتند. رفتاری که اعتراض شدید کسروی را برانگیخت.
۲۵/
نمیدانستند که چه جانور شرزهای را جان دوباره میبخشند...
پایان